چیزهای خوب، زمان‌بَرند

«چیزهای خوب، زمان‌برند». این جمله روی تیشرتی که اخیرا هدیه گرفتم، نوشته شده بود. فکر می‌کنم جمله‌ی الهام‌بخشی است و آرزو کردم کاش بیشتر از اینجور لباس‌ها باشد و بیشتر از اینجور لباس‌ها داشته باشم. امروز دهمین روز از باشگاه

Read more

پاییز رسید!

امروز نهمین روز است. یادداشت دیروز را لازم شد به موضوع دیگری اختصاص دهم. هنوز پنج صبحی هستم، نگران نباشید. چیزی که این روزها ذهنم را مشغول کرده، شروع مهر است. با شروع مهر لازم است برنامه‌ریزیِ متفاوتی داشته باشم.

Read more

استراحت به اندازه‌ی کار مهم است

امروز جمعه و هفتمین روز از باشگاه پنج صبحی‌هاست. به خودم تبریک می‌گویم؛ توانستم برای یک هفته این برنامه‌ را پیش ببرم. البته امروز را روز استراحت و پاداشی برای تلاشم در چند روز قبل قرار دادم. بنابراین راستش را

Read more

مشت نمونۀ خروار است

تقریبا تلاش می‌کنم و دوست دارم هر شب لایو ساعت ۱۱ شاهین کلانتری را ببینم. کتاب‌های خوبی می‌خواند و معرفی می‌کند. کمک می‌کند تمرین مستمر نوشتن داشته باشید و یک ساعت شنیِ ۵ دقیقه‌ای دارد که با آن تمرین‌های ۵

Read more

امروز اشتباها وارد باشگاه هفت صبحی‌ها شدم!

امروز پنجمین روز از شصت‌وشش روز باشگاه پنج صبحی‌هاست. ساعت چهار صبح بیدار شدم و متوجه شدم می‌توانم برای یک ساعت دیگر خواب را هدیه بگیرم. خوابیدم و وقتی بیدار شدم دیگر پنج صبح نبود. با این حال ترجیح دادم

Read more

آیا بیست‌وچهار ساعتِ من کمتر است از بیست‌وچهار ساعتِ ادیسون؟

امروز سومین روز از باشگاه پنجِ صبحی‌هاست. انگار مغزم متورم شده است. با این وجود راحت‌تر و با فشار کمتری بیدار شدم. برنامه‌ریزی‌ام بهتر از قبل پیش می‌رود و تعدادی از کارهایی که همواره جا می‌ماندند در برنامه و روزمرگی‌های

Read more

تیک سخت‌ترین کار رو بزن؛ از رختخواب بزن بیرون.

امروز دومین روز از 66 روز باشگاه پنج صبحی‌هاست.می‌دانید چرا از دومین روز شروع کردم؟ چون هیجانِ اولین بار و اولین روز و شروع یک کار جدید، نیروی مضاعفی برای حرکت به شما می‌دهد، گرچه بسیاری معتقدند گام اول سخت‌ترین

Read more