مساله این است؛ من دوازده سال دانش‌آموز بوده‌ام، چهار سال دانشجو و حالا هم شش سال است که معلم‌ام، روی هم می‌شود بیست‌ودو سال. با اینکه در تمام این مدت مجبور بوده‌ام صبح زود بیدار شوم، اما هنوز بیدار شدن قبل از ساعت نُه، برایم دشوار است. پرسش اینجاست که رفتارها چطور به صورت خودکار درمی‌آیند؟ چطور می‌توان رفتاری را به عادت تبدیل کرد تا مجبور نباشیم هر بار برای انجامش فشار مضاعفی را تحمل کنیم؟

با این سوال، به استقبال کتاب «باشگاه پنج صبحی‌ها» رفتم. در ابتدا گمان کردم کتاب زردی است و تمایلی به خریدش نداشتم. اما کمی تورق کردم و با این فکر که شاید راهکار موثری را پیشنهاد داده باشد و کارگر افتد، شروع به خواندن کتاب کردم. کتاب 344 صفحه دارد که ظرف 4 روز خواندم.

تصمیم گرفتم یک بار برای همیشه، این مساله را حل کنم و عادت سحرخیزی را در خودم ایجاد کنم. آیا شما سحرخیز هستید؟ آیا این نیاز را در خودتان احساس می‌کنید؟ من تصور می‌کنم با سحرخیزی تغییر شگرفی در زندگی‌ام ایجاد خواهد شد. زمان بیشتری به دست می‌آورم و می‌توانم برنامه‌های رشد فردی و سرمایه‌سازی‌ام را با جدیت بیشتری دنبال کنم. کارهایی که بعد از نیم‌روز، هیچ زمانی برای انجامشان باقی نمی‌ماند. حتی می‌توانیم این را به عنوان یک چالش برای مقابله با وجه ضعیف وجودمان در نظر بگیریم و با انجام این کار، قدرت اراده و توان‌مان را برای ایجاد یک عادت مفید، محک بزنیم.

من این چالش را پذیرفتم و تصمیم گرفتم در یک برنامۀ 66 روزه که کتاب پیشنهاد می‌دهد، این عادت را در خودم ایجاد کنم تا سرانجام پس از 66 روز، این رفتار به صورت خودکار انجام شود. پس از این 66 روز، من این توانمندی را خواهم داشت که هر عادت مفیدی را که به آن نیاز دارم، در برنامۀ روزانه‌ام بگنجانم. این ثروت و سرمایۀ قدرتمندی است.

شما مایلید چه عادتی را به برنامۀ روزانه‌تان اضافه کنید؟

عادت‌ها چگونه ساخته می‌شوند؟

فرشته مرادی


خیلی برام هیجان‌انگیزه که هر یادگیری رو به سرمایه و قدرت تبدیل کنم. برنامه‌ریزی برای این تغییر، زندگی‌ام رو می‌سازه.


Post navigation


دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *