این جمله، از جملات نیروبخش کتاب باشگاه پنج صبحی‌هاست؛ «هر وقت خواستید تسلیم شوید، ادامه دهید». این جمله را بزرگ بنویسید و روی دیوار بچسبانید. جایی که همواره ببینید. این جمله، در زمانی که دارید بازی را واگذار می‌کنید، کمک‌تان می‌کند. من با وجود چند روزی که نتوانستم برنامه‌ام را سروسامان دهم، امروز موفقیت کوچکی داشتم و توانستم به‌موقع بیدار شوم و دوباره ورزش صبحگاهی‌ام را انجام دهم. احساس سلامتی و پیروزی می‌کنم و حس بهتری نسبت به خودم دارم. هر گامی که برمی‌دارم و هر روزی را که تیک می‌زنم، رضایت بیشتری نسبت به خودم دارم و احساس قدرت بیشتری می‌کنم.
کارهای انباشته و انجام نشده، علاقه‌مندی‌های رها شده و برنامه‌های تیک نخورده، کنار گذاشته نمی‌شوند. آن‌ها گوشه‌ای از ذهن ما می‌مانند و هر بار که دوباره یادشان می‌افتیم، بخشی از انرژی ما را می‌گیرند و به ما یادآوری می‌کنند که دست‌مان هیچ وقت بهشان نرسیده، حالمان گرفته می‌شود و آه حسرت‌مان بلند می‌شود.
حالا فکر کنید آن رویاهای بربادرفته، دارند یکی‌یکی محقق می‌شوند و دنیای آرزوهای شما به دنیای واقعی‌تان پیوند خورده است. شگفت‌انگیز نیست؟ پس یادتان باشد؛ «هر وقت خواستید تسلیم شوید، ادامه دهید».
